![](images/menu/doubt_but.png)
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه محرم
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه صفر
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الأول
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الثانی
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الأول
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الثانی
-
مناسبتها، وقایع و اعمال ماه رجب
-
سایت قرآنی تنـــــزیل
-
سایت مقام معظم رهبری
-
سایت آیت الله مکارم شیرازی
-
سایت آیت الله نوری همدانی
-
سایت آیت الله فاضل لنکرانی
-
سایت آیت الله سیستانی
![](images/menu/software_but.png)
![]() مناجات شب دوم مُحرّمی با صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه
چه میشود كه سرانجام، آن زمان برسد و قـطره نیـز به دریای بیـكـران برسد محـرم است بـیا تـا كه چـشـم مُـردۀ ما برای گریه در این روضهها به جان برسد چـقـدر نـزد تـو با آبـروست دسـتی كه برای خـرجی این مـاه بر دهـان برسد شبـیه فاطمه خـوشحال میشوی وقـتی بـرای مجـلـس جـدّ تو میـهـمـان بـرسد بـه كــربـلای شـب دومت بـبـر مـا را خبـر رسیـده قـرار است كاروان برسد به عـرش میرسـد آقا صدای نـالـۀ تو اگر به روضۀ گودال، روضهخوان برسد حـســیــن آمـده و رأس او قــرار شـده به شمر و حرمله و خولی و سنان برسد
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مناجات ماه مُحرّمی با صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه
از ابـتـدا آرام جـان مـا تـو هـسـتی تا انـتـهـا ورد زبـان مـا تو هـسـتی ما رفـتهایم از خانه امن تو بـیرون چون طفل سرگردان ولی بابا تو هستی
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مناجات ماه مُحرّمی با صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه
دوبـاره از می این ماه اشـك مینـوشم به اذن صاحب عـزایم سـیاه میپـوشم دوباره نـیـسـتی و بـاز بار این غـم را نـگـاه لـطـف تو انداخـت بر سر دوشم سـیـاهـی دلـم از تو اگرچه دورم كرد میان روضه ولی با تو زود میجوشم برای آنـكه بـمـیـرم مـیـان یك روضـه دو ماه شب به شب و روضه روضه میكوشم صـدای نـالـه یا جـدی الـغـریب تـو را چه خـوب بود كه یكـبار بشنود گـوشم چه خوب بود اگر امروز كـربلا بودم و میگرفـتم شش گوشه را در آغـوشم اگـر كه امشب در قـتـلـگـاه نـاله زدی مـیـان نـالـۀ زهـــرا مـكـن فـرامـوشـم
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مناجات ماه مُحرّمی با صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه
الا غـریـبۀ دلخـسـته، از سـفـر برگـرد شتاب کن گل نرگس، همین سحر برگرد فرا گـرفـتـه مـصـیـبت تـمـام عـالـم را شده است بیتو بـلاها عـظیمتر برگرد نشسته بر دلمان داغ دوریت ای عشق بس است پـادشه غـایب از نظر برگرد تو را قسم به نفـسهای خـسته در آتش تو را قسم به گلی لای میخ و در، برگرد به لحظهای که عطش قلب مشک را سوزاند به حق حضرت سقای خون جگر برگرد هنوز چشم به راهم در آرزوی وصال شبی تمام کن هجران و بیخبر برگرد اگر چه هیچ کسم در نگاهت ای همه کس نظـر به ذرۀ هـیچی کن و دگـر برگرد گذشت عمر و سپـیدی نشست بر مویم شکـسـتهتر شدهام بی تو پیـرتر برگرد دوباره ندبه و شرح فراق و حسرت و غم دوباره یک غزل و چشم های تر برگرد
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مناجات ماه مُحرّمی با صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه
افتادْ از نفـس یل حـیـدر شـتاب کن خنجر نشست بر رگ و حنجر، شتاب کن الشمـر جالـسٌ... و صدایی بلند شد پیچیده عطـر چادر مادر شتاب کن چشم حرامیان به حرم خیره شد بیا غارت کنند پیکـر بی سر شتاب کن ای صاحب عـزای شه تشنه لب بیا مجروح روضههای مکرر شتاب کن ای داغـدار غـربت سـلطـان کـربلا عجل علی ظهورک یا حجـت خـدا
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مناجات ماه مُحرّمی با صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه
بیقرار توأم و در دل تنگـم گله نیست بخدا غـیبت تو علت این فـاصله نیست صبح تا شب به هوای دل هر کس رفتم تا رسیدم به تو گفتم که مرا حوصله نیست
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مناجات ماه مُحرّمی با صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه
ای گـیـسوی هـماره پـریـشان کـربلا ای چـشـمۀ هـمـیشه خـروشان کربلا با ما بگوچه دیدهای ای خون گریسته! در سـرخـی عـقـیـق سـلـیـمان كـربلا هر یک فراز ناحیه صد مقتل آتش است از اعــظـم مــراثـی دیــوان کــربــلا گـفـتی لا نـدبـنـک یا جـدی الغـریب! گفتی که جان فدای تو ای جان کربلا! آب خوش از گلوی تو پایین نمیرود با یاد خـشـکی لـب عـطـشان کـربـلا آه از دمی كه لـشـكر اعدا نكرد شرم كردند رو به خـیـمۀ سـلـطـان كـربلا صفین اگر که مصحف قرآن به نیزه دید بر نـیـزه رفـت قـاری قـرآن کــربـلا
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مناجات ماه مُحرّمی با صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه
بیپـناهـیم، تهی دست و فـقـیر آمدهایم مستجـیـریم و به دنـبال مجـیـر آمدهایم ما که مسکین و یتیمیم و اسیریم چه باک به روی باز تو یا نعـم الامـیـر آمدهایم مثل اشکی که روی نامهٔ ما ریخـتهای از بـلـنـدای نـگـاه تو به زیـر آمـدهایـم چـقـدر مـنـتـظـر منـتـظـرانت مـانـدی منتظر ماندی و افسوس که دیر آمدهایم سخـتی راه، بـه دوش تو و آلـت افـتاد ما به هـمراه تو از بین مـسـیر آمدهایم چقـدر لطف در این سفره مهـیا کردی بـاز ما در طلـب نـان و پـنـیـر آمدهایم دو سه خط روضه سر سفره مرا مهمان کن تـشنه چشـمیم و پی گریهٔ سیـر آمدهایم با دل سوخته عـمریست که ما دنـبال سر در طشت و تن بین حصیر آمدهایم
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مناجات ماه مُحرّمی با صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه
مُحرّمی که نباشی در آن مُحرّم نیست بـدون تو ضربـان زمـین منـظم نیست چـقـدر سـاده گـرفـتـیم بیتـو بـودن را هزار سال بـدون تو زندگی کـم نیست خودت بخواه که دست از گناه بردارم که عهـدهای منِ روسیاه محکـم نیست هـزار بار خودت را به ما نشان دادی ولی چه فایده چشمان ما که مَحرَم نیست خودم به چشم خودم دیدهام که در روضه حلاوتیست که در هیچ جای عالم نیست حوائجم همه در بین روضه یادم رفت غمت چه کرده غم روزگار یادم نیست بـیـا و روضـۀ گــودال را بـخـوان آقـا محرمی که نباشی در آن محرم نیست
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و مناجات با سیدالشهدا علیهالسلام ( مناجات اول جلسه)
هزار شُکر چشمِ من پُر آب شد حسین جان دلـم برایِ داغِ تو مُـذاب شد حسین جان سحاب رحمتی و ما به زیرِ بارش توأیم که بندگیِ ما از این سحاب شد حسینجان مرا به چشمِ مردمان بزرگ کردهای ولی صوابهای من چرا کباب شد حسینجان مرا به چشم مردمان بزرگ کردهای ولی چه کردهام که نام من خراب شد حسینجان چه خرجها نکردهام بخاطرِ ریا و عُجب چه کردهام که روضه هم حجاب شد حسینجان ببخش اگر به نامِ تو قمار کردهام به عمر و پای تو گـناهِ ما حـساب شد حسینجان ببخـش اگر حدیثِ تو کلام تو نخـواندهام اگرچه هرچه گفتهای کتاب شد حسینجان جهاد نفس را مگـو حساب خلق را مگو به قلب تو تَغـافُـلَم، عذاب شد حسینجان تو را به نام دین شیوخ، چه جاهلانه کشتهاند که کشتن امام هم صواب شد حسینجان وصیت شهید را نخواندهایم یک دو خط که این چنین مسیرِ تو به قاب شد حسینجان صلای حنجر تو راستی و مـردی است پـیامِ زیـنـبـین تو حجـاب شد حـسینجان به زیرِ ظلم و زور و زَر نمیروم که دیدهام مسـیرِ تو دلـیـلِ انقـلاب شـد حـسینجان بـرای مـعـرفت بـیا و نـیّـتـم درسـت کن که عاشق تو از خدا خطاب شد حسینجان
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و مناجات با سیدالشهدا علیهالسلام ( مناجات اول جلسه)
قــرار دل بـیقــرارم حــســیـن هـوای هـمـیـشه بـهـارم حـسین من و روضهات زندگی میکنیم تویی لحظه لحظه کنارم حسین
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و مناجات با سیدالشهدا علیهالسلام ( مناجات اول جلسه)
بر من بتاب و جان مرا غرق نور کن از مشـرق دلم به نگـاهی ظهـور کن چشم امید من به دوتا قطره اشک بود این چشمه خشک مانده، تو آن را نمور کن هرشب بساط ساز من آماده بوده است امشب بساط سوز مرا جفت و جور کن فـرزنـد هـیـأتـی مـرا زیـر پـرچـمـت از چشم شور مردم بیروضه دور کن مـا مُـردهایـم بیتـو و بیکـربـلای تو فکـری به حال مـردم اهل قـبـور کن کردی سفارش آن دو ملک را ولی حسین گاهی هم از کـنار مـزارم عـبور کن پـروندهام پُـر است از اعـمال بد ولی تو صفحههای نوکـریم را مـرور کن
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و مناجات با سیدالشهدا علیهالسلام ( آغاز ماه مُحرّم )
غم تو آبروی ماست این غم را مگیر از ما دلیل پلکهای زخم! مرهم را مگیر از ما نگاه خـیـس ما ارثـیۀ آبا و اجـدادیست بیا لطفی کن این حق مسلّم را مگیر از ما برای ما که از غوغای این عالم گریزانیم همین یک دلخوشی ماندهست آن را هم مگیر از ما به غیر از خیمۀ تو هرکجا آلودۀ فتنهست نشستن در پناه سرخ پرچم را مگیر از ما رضا فرمود فَابکِ لِلحسین اِن کُنتَ باکِیّا عمل کردن به این فتوای محکم را مگیر از ما دم نوحه برای سینهزن حکم نفـس دارد بدون روضه میمیریم این دم را مگیر از ما تمام سال با شوق همین یک ماه سر کردیم تمام سال را باشد؛ محرّم را مگیر از ما
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و مناجات با سیدالشهدا علیهالسلام ( آغاز ماه مُحرّم )
شکـر خـدا که زنـده هـستم این محرم باز آمـدم زیـر لـوای اشک و پـرچـم آقــا بـرای مـاهــتـان دلـتـنــگ بــودم دلتنگ رخت و شال مشکی رنگ بودم بـاز آمـدم تـا یـار سـیـنـهچـاک بـاشـم در روضههـایت زائـر افـلاک بـاشـم ای کاش با عـشـق شما زیـبـا بـمـیرم در کـربـلا در روز عـاشـورا بـمـیرم از کودکی با عشـقـتان من قـد کـشیدم بد دیدی از من از تو جز خوبی ندیدم من را جدا از خود مکن تا زنده هستم تو پـرچـمت باشد سـیه من رو سیاهم تو عـصمت مطلق ولی من در گناهم عُـمری بود با داغـتـان بـد حـالـم آقـا تو بـودی و در امـتـحـان حق قـبـولی تـو بـودی و مـظـلـومـی آل رسـولـی یکدفعه با پا پیکر تو زیر و رو شد مکشوف میگویم که در مقتل چها شد پـاهای زهـرا تا که در گـودال وا شد سرها به نی شد تا به کوفه ریسه بردند
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مصائب آغاز ماه محرم حسینی
آنانکـه روح را به تن مـرده میدمـند اشرف ز خـلق و ما خـلق الله عـالمند اضلاع یک مـثـلث قـائـم به خـالـقـنـد گاهی حسین، گاه حـسن، گاه خـاتـمند شاه و گـدا ز دیـدۀ آنـهـا بـرابـر است آنان جـدا نـکـرده خـریـدار درهـمـنـد با روضههای کـربـبـلا لطمه میزنند گـریـه کـنان هـر شب مـاه مـحـرمـنـد مـاه مـحـرم اسـت بـبـاریـد مـثـل ابـر آنها که عـاشـقـند همه غـرق شـبـنـمند حتی درخت کوچه به تعظیم رفته است حتی منـارههـای مساجد ز غـم خـمـند اینجا حسـیـنیه است محل بکاء عرش در تـکـیۀ حـسـین هـمه مست ماتـمـند حی علی العزا که محرم رسیده است فصل عزای آن شه اعظم رسیده است
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مناجات با حضرت زهرا سلام الله علیها در آغاز ماه محرم
آهـی به وسـعـتِ هـمـۀ سـیـنـههـا بـده امـسال شالِ مشـکـیِ من را شـمـا بده مادر اگرچه این پـسرت ناخَـلـف شده با دستِ خود تو لقمۀ هر روزه را بده یک لقمه نان و روضه برایِ گدا بس است این اربـعـیـن غـذایِ مـرا کـربـلا بـده ای روضهخوانِ گوشۀ گودالِ پر صدا روزیِ گـریـههـایِ مـرا بـیصـدا بـده آمـاده نـه… ولـی به حـسـیـنـیّـه آمـدم بـد آمـدم تـو اَحـسـنُ الاحــوال را بـده پیراهنِ عـزایِ حـسـیـنت کجا و من؟! جرأت برایِ تـوبـه به این بـینـوا بده او دست و پا زده که نجاتم دهد قـبول در خدمتِ به شاه به من دست و پا بده مـاهِ مـحــرّم آمـد و مـاهَـت نــیــامــده نـدبـه بخـوان نـشـانـهای از آشـنـا بـده
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مصائب آغاز ماه محرم حسینی
شـکـر خدا که مـاه مـحـرم شروع شد بغضم شکست و لطف تو نمنم شروع شد مـا را قـلـیـل اشـک مـقـام خـلـیـل داد کمکم چکید و جوشش زمزم شروع شد آورده بـا تـولـد خـود رســم دیـگــری از آن زمان که گریۀ خاتم شروع شد شد شرحه شرحه سیـنۀ پیـغـمـبر خـدا تـا آیـه آیـه سـورۀ مـریـم شـروع شـد “باز این چه شورش است” بخوان نوحهخوان که باز مـاه عـزا و نوحه و مـاتـم شـروع شد رنگی ورای سرخی خون حسین نیست مشکی به تن کنید؛ محرم شروع شد! میخـواسـتـم برای سـرودن بـهـانهای تا ذکر « یا رقیه» گرفتم… شروع شد
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و مناجات با سیدالشهدا علیهالسلام ( آغاز ماه مُحرّم )
گرچه ما بد کردهایم از ما محرم را مگیر پیـرهن های سـیاه و شال ماتـم را مگـیر چشم ما نذر عزای شاه بیسر بوده است قطره قطره اشک جاری همچو زمزم را مگیر با غمش عمریست مأنوسیم زهرا شاهد است جان زهرا این غم و این آه و ماتم را مگیر روضهاش دار الشفای دردهای شیعه است پس طبیبانه ز ما دارو و مرهم را مگیر ما ز طفـلی سینه زن های حسینی بودهایم یا رب از سینه زنان این نوحه و دم را مگیر دم گرفته مادری ریز سرشک از هر دوعین کشته شد با کام عطشان میوه قلبم حسین
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و مناجات با سیدالشهدا علیهالسلام ( آغاز ماه مُحرّم )
السلام ای روضهات آغاز ماتم یا حسین در دلم از روضهات شور مُحرّم یا حسین خـونبهای خـون تو گردیده خـون کـبریا ای سراپای وجـودت نـور خاتم یا حسین مطمئناً از دعـای خیر زهـرا و علیست در سپاهت میشود آنکس که مَحرَم یا حسین تو عـزیز عـالـم و نـعـم الامـیـر عـالـمی من گـدایم من گـدایم من گـدایم یا حـسـین عاقبت دست اجل من را به خاکم میبرد کن گذر ای ماه در تاریک قبرم یا حسین در شب قبرم بیا و دست من را هم بگیر ای پـنـاه بیپـنـاهـان دو عـالـم یا حـسـین من بدون روضه میمـیرم نمیمانم دمی زانکه مادر با غم تو داده شیرم یا حسین اذن میخواهم بگویم تا چه شد در کربلا از کدامین روضۀ تو من بخوانم یا حسین مینویسم روی دستت اصغر تو ذبح شد وای از حال رباب و این همه غم یا حسین مینویسم که علمدارت به خاک و خون نشست مینویسم که ز داغش شد قدت خم یا حسین مینویسم که تنت پامـال سمّ مرکب است روضه خوان روضههایت خواهر تو زینب است
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مصائب آغاز ماه محرم حسینی
فـهـمـیـدم از دور و بـرم، آمد محـرّم لـبـریـز شـد چـشـم تـرم، آمـد مـحـرّم در کـنج هـیئتها عـلَم را تکـیه دادند بـا إذن شـاه بــا کــرم، آمــد مــحــرّم مـثــلِ لـهــوف و مـقـتـل إبـن مـقــرّم سـر تـا به پـا شـعـلهورم، آمـد محـرّم کنج حسیـنـیه؛ حسن سینه زد و گفت دیـدی چه آمـد بر سـرم، آمـد مـحـرّم فـطرس خـبر آورده که امشب نوشته جـبـریل بـر بـال و پـرم...آمـد محرّم پیراهنم مشکی شده! چون همزمان با تـعـویضِ پـرچـم در حـرم آمد محـرّم میخواست از من دور باشد شرّ شیطان دلـواپـسـم شـد مــادرم، آمـد مــحــرّم جان میدهـم در آیههایِ سورۂ کهـف آتـش گـرفـتـه حـنجـرم، آمـد مـحـرّم! رخت عزا پوشید زینب! گفت با اشک خون گریه کن ای معجرم! آمد محرم!
: امتیاز
|
![]() |
![]() |
![]() مدح و مناجات با سیدالشهدا علیهالسلام ( آغاز ماه مُحرّم )
قـقـنوس غم صلا زده لبیک یا حسین عـشّـاق را صدا زده لـبیـک یاحسین نقـشی به هر کجا زده لبیک یا حسین بر پـرچـم عـزا زده لـبـیک یاحـسین آتـش به قـلـبها زده لـبیک یاحـسین بیرق به پا کنید که هنگـام ماتـم است دمّــامـه آوریـد کـه داغ دمـادم اسـت احوال آسمان و زمین جمله در هم است باز این چه شورش است که در خلق عالم است دنـیا تو را صدا زده لبیک یا حسین! ای روشن از تـجـلـی تو آسـمـان من سرشار از محبت و عشقت جهان من ای عـبـد خـانـوادگیت خـانـمـان من خورده است مُهر مِهر تو بر قلب و جان من این مُهـر را خـدا زده لبیک یا حسین مـعــراج آیـتـی ز مـقـام و جـلال تـو قوسین شرح ابروی همچون هلال تو دیگـر نیـامـده است و نیـاید مـثال تو فـرمـود مـصطـفی به بیان کـمـال تو بر عـرش کـبـریا زده لبیک یا حسین ما کـیـستـیم تا که فـدای سـرت شویم یا جان نثار و سینه زنِ اصغرت شویم خواهیم اگر که خاک ره خواهرت شویم بـایـد مـدافـع حــرم دخـتــرت شـویـم بر دهر پشت پا زده، لـبیک یا حسین حـجـت تـمام شد حـجـجـی دادهایم ما تا آخـرین نـفـس هـمـه اسـتـادهایـم ما فـرمـان به گـوش رهـبـر آزادهایـم ما هـمـچـون مـدافـع حـرم آمـادهایـم مـا از خون به سر حنا زده لبیک یا حسین شکر خدا که داغ تو بر جان خریدهایم گـشتیم در جهان و تو را برگزیدهایم عشقت چه کرده با دلِ ما و چه دیدهایم در شاهـراه کوی شـهـادت شـنـیدهایم آغـاز و انتـهـا زده لـبـیـک یاحـسـین فـطـرس گـواه میدهـد آقـایـی تـو را حُر دیـده است حسن پـذیـرایی تو را تـاریخ شـاهـد است شـکـیـبایی تو را زینب لـوای غـربت و تنـهـایی تو را در دشت کـربـلا زده لـبیک یا حسین داغی که آب خواستنت بیجواب ماند داغـی که پیـکـرت وسط آفتاب مـاند آن داغ حسرتی که به قلب رباب ماند آن صحنهای که از تو و بزم شراب ماند آتش به قـلـبها زده لـبـیک یا حـسین
: امتیاز
|